در بیان برابری حقوق و تکلیف زنان 
کد خبر: 4149873
تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۰
در صحبت قرآن/ 173

در بیان برابری حقوق و تکلیف زنان 

عزیز داشتن زن و مقدم داشتن او در برخورداری از نعمت‌های حیات و معاف کردن او از وقوع در مهلکه جنگ و نظایر آن نشانه تعالی روح بشر است.

۳۶۵ روز در صحبت قرآن نوشته استاد حسین محی‌الدین الهی قمشه‌ای، کتاب چهارم از مجموعه کتاب‌های جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.

کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.

این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.

گروه اندیشه ایکنا به منظور بهره‌مندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعه‌‎هایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. یکصد و هفتاد و سومین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «در بیان برابری حقوق و تکلیف زنان» تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.

 

وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۲۲۸بقره ﴾

و زنان را حقوقی است به سود آنها، مشابه و به اندازه‌ وظایفی که برگردن آنهاست و این هر دو حقوق و وظایف برپایه نیکویی و انصاف تعیین شده است اما مردان را درجه‌ای(از مسئولیت و تعهد) بر زنان باشد و خداوند مقتدر و حکیم است. 

بخش اول آیه وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ از بدایع ایجاز و اعجاز قرآن است که تنها با به کار بردن یک کلمه «مِثل» که آن نیز مشابهت و برابری را می‌رساند و به چیز خاصی اشاره نمی‌کند، برابری حقوق و تکالیف زنان را بیا کرده است. بقیه کلمات، غیر از «مثل» ضمیر و موصول و حرف اضافه‌اند. سخن در این است که اولا آنچه از حق و تکلیف برای زن تعیین شده است از جنس نیکویی و خوبی است و ثانیا در مقابل تکلیف و وظیفه‌ای که بر دوش زن نهاده شده درست برابر آن، امتیازات و حقوقی نیز تعیین گردیده است و بدیهی است اگر حقوق او ادا نشود تکالیف او نیز از دوشش برداشته خواهد شد. اما در بخش دوم آیه که برای مردان نسبت به زنان درجه‌ای قایل شده است. این درجه، درجه برتری نیست بلکه وظیفه‌ای است که بر دوش مرد نهاده شده است تا زن را پیوسته در پوشش حمایت و مراقبت خود قرار دهد نه آنکه مرد را بر زن عزت و سروری مقرر کرده باشد زیرا عزت تنها از خدای حکیم و انسان‌های نیکوکار از زن و مرد است.

در آیه دو کلمه «له» و «علیه» را در مقابل هم آورده، که یکی همه امتیازاتی است که به زن داده می‌شود و یکی علیه و آن همه تکالیفی است که بر دوش اوست و برابری له و علیه عین عدالت است. بعضی از زن‌گرایان افراطی وقتی صحبت از حمایت مرد از زن می‌رود گویند که این ضعیف‌ دانستن زن است؛ در حالی که این عزیز داشتن اوست که مرد باید بار سنگین‌تر را بر دوش خود نهد و زن و فرزندان را از ضربه مستقیم هر سخنی مصون دارد. از جمله اگر مساله مرگ و زندگی زن و مرد مطرح شود مرد باید که خود را فدا کند چنانکه در ملل متمدن چنین می‌کنند. 

در واقعه غرق شدن کشتی معروف تایتانیک همه خوانده‌اند یا در گزارش تصویری مشاهده کرد‌ه‌اند که زنان و کودکان را برای نجات مقدم داشتند و هر چه امکان نجات در کشتی بود در اختیار آنها نهادند. و این تقدم خانم‌ها بر آقایان در فرهنگ مغرب زمین یک اصل کلی است و معمولاً رعایت می‌شود و رعایت آن در سایر فرهنگ‌ها نیز از جمله اسلام توصیه شده و عزیز داشتن زن و مقدم داشتن او در برخورداری از نعمت‌های حیات، و معاف کردن او از وقوع در مهلکه جنگ و نظایر آن نشانه تعالی روح بشر است که با قانون جنگل تفاوت دارد. 

در حدیث آمده است که: «المومن یاکل بمیل اهله» یعنی مومن به میل زن و فرزند خود غذا می‌خورد. 

در داستان گفتگو و مجادله اعرابی و همسرش پس از بحث‌های طولانی زن از آنجا که هیچ چاره دیگری ندارد به گریه می‌افتد و دم از نیستی می‌زند و چقدر محبت در این نیستی نهفته است که می‌گوید من در این گفتگوها آسایش و راحتی و منافع‌ تو را می‌خواهم و گرنه در کنار تو با هر سختی سازگاری می‌کنم و آن مرد لطیف طبع که مانند هر مرد شریف دیگر نمی‌تواند گریه همسرش را تحمل کند چنین پاسخ می‌دهد: 

مرد گفت اکنون گذشتم از خلاف
حکم داری تیغ برکش از غلاف
هر چه گویی من تو را فرمان برم
در بد و در نیک آن می‌ننگرم (مثنوی) 

انتهای پیام
captcha